محمدمیلاد عزیزممحمدمیلاد عزیزم، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 4 روز سن داره
عشق مائده و علیرضاعشق مائده و علیرضا، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 17 روز سن داره

شیرینی زندگیمون محمدمیلاد

روز پدر

امسال به مناسبت روز پدر خونواده منو بابا علیرضا برای شام اومدن خونمون من برای شام گراتین مرغ و لازانیاو ژله درست کردم       و برای بعد از شامم کیک درست کردم البته دیگه نشد که تزئینش کنم       صبحشم رفتم از طرف خودم و محمد میلاد برای باباعلیرضا یه بلوز سفید گرفتم   مامان ملیحه هم یه شلوار خونه ای و مامان مهناز هم یه شلوارک برا بابا علیرضا خریدن دسشون درد نکنه ماهم برای باباها پیرهن خریدیم و اما کادوهای محمدمیلاد عزیزم آخه براخودش مردی شده پسرم از طرف خونواده مامان مائده   ...
8 خرداد 1393

غیبت طولانی

سلام فندقکم خوبی ببخشد مامانی چندوقته نشده بیام وبلاگتو به روز کنم آخه اصلا وقت نمیشه بشینم سر کامپیوتر آخه تو دوست داری همیشه تو بغلم باشی وقتیم که خوابی باید تند تند کارامو انجام بدم الانم کعه دارم برات مینویسم تو بغلم نشستی و داری انگشتمو میخوری عید امسال خیلییی خوش گذشت باوجود عسلی مثه تو کلی عکس ازت گرفتم که بعدا میام همشو برات میذارم قربونت برم
15 ارديبهشت 1393

نوروز 93

سیب هفت سینم سلام ماهی قرمزم سلام عیدت مبارک فدات شم این اولین نوروزیه که پیشمی خیلی خوشحالم پارسال بعد عید اومدی تو دلم و قبل عید امسال هم تو بغلم خیلی خوشحالم که امسال کنارمی امسال سه تایی نوروزو جشن میگیریم باهم منو تو و بابا علیرضا    ...
28 اسفند 1392