محمدمیلاد عزیزممحمدمیلاد عزیزم، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 12 روز سن داره
عشق مائده و علیرضاعشق مائده و علیرضا، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 25 روز سن داره

شیرینی زندگیمون محمدمیلاد

محمد میلاد عشق مامان

 

پسرکم...

میدونم که توهم یه روزی عاشق میشی میای وایمسیستی جلوی من و بابات و از دخترکی میگی که دوستش داری

این لحظه اصلا عجیب نیست و تو ناگریزی از عشق...!چون توهم حاصل عشقی

ماه 22 ماهه من

سلام عسل خودممممم فدات مامان😍. حالو احوالت چطوره؟؟😚 منو ببخش پسری مامان که دیر به دیر برات مینویسم  پسر بهونه گیر من نق نقو شدی حسابییی تقریبا دوماهی میشه از شیر گرفتمت حسابی بداخلاق شدی و جیغ جیغو  دندوناتو بگم که شدن ۱۲ تا دوتای دیگش نیشش اومده بیرون دوتاشم زیر لثه ات حرف  زدنتم که نگو یه پا طوطیشدی برا خودت الانم که ساعت یک شبه تو و بابایی خوابین منم با گوشیم اومدم وبتو سربزنم حوس نوشتن کردم فغلا برم بخوابم که حسابی خستم کردی امروز  به قول خودت باییی فندقک😘😍✋
28 آبان 1394

ای روزهای گل من

سلام عمرمن  ببخش خیلی وقت به وبت سرنزدم خیلی وقت نشده بشینم سر کامپیوتر باموبایلم سخته عکسای تولدتو نشد برات آپ کنم شاید اصلا دیگه عکسی نزار فقط برات بنویسم  از کارات بگم که حسابی شیرین شدی و برامون بلبل زبونی میکنی قربون حرف زدنت کلی هم شیطون شدی تا میخوابی یا نیستی خونه خیلی سوتو کور میشه ایشالا همیشه سالم باشی فسقلم تاالان که 16 ماهو 5 روزت 8 تا دندونات کامل دراومدن و 4 تا اسیابتم درحال دراومدن خیلی بد غذا شدی هرچی میزارم دهنت تف میکنی خیلی هم لاغر شدی و وزنتم خیلی خوب نیست دایره لغات فسقلی: مامان بابا دد به به آم بب(ماشین) نی نی و بی بی آب آبی بع ب...
30 ارديبهشت 1394

این روزا

سلام مامانم خوبی عزیزم ببخش که خیلی وقته وبتو آپ نکردم مامانی اصلا وقت نمیکنم بشینم سر کامپیوتر با گوشی هم که نمیشه عکس گذاشت راستی یک سالگیتم مبارک آقااااااااااااا برات یه تفلد کوشولو گرفتیم فقط خانواده خودم و بابایی و مامان بزرگ و بابا بزرگا به اضافه خاله فهیمه و عمو رضا کلی کادو برات اوردن که دستشون درد نکنه میام همه عکساشو برات میزارم خودمم زله و سالاد ماکارونی و کاهو و غذا رو درست کردم با تزییناتش که همه خوششون اومده بود یه اتفاق جالبم افتاد کیکتو رفتیم سفارش دادیم بهش گفتیم پوه میخوایم اونم اشتباه شنید و پو زد کیکو ولی اشکال نداه کلی خوشگل شده بود عوضش گل مامان هنوز به طور مستقل نمیتونی راه بری و باید کمکت کنم بدون کم...
29 بهمن 1393

نیمه دوم ماه 11 ام

سلام ماه مهربونم سلام قند عسلم به سلامتی یازده ماهتم تموم شد بلا رفتی تو 12 ماه ایشالا 18 روز دیگه یکسالگیت وای دارم لحظه شماری میکنم برا تولدت درست مثه پارسال که روزا رو میشمردم که بیای بغلم فدات شم چقدر زود گذشت و چقدر سخت چقدر شیرین بود دیدن لحظه لحظه قدکشیدنت و چقدر شیرینتر دیدن پیزایی که یاد گرفتی و شنیدن کلماتی که تونستی بسختی به زبون بیاریشون و چقدر تلخ دیدن مریضیت و شیرینترش دیدن دندئنایی که باکلی سختی و مریضی دراوردی الان شش تا دندون کوشولو داری که تا میخندی پیدا میشن عسلم دوتا پایین و چهارتا بالا ایشالا بقیشم راحت دربیاد و دیگه سختی نکشی خوب بریم سراغ عکستی بتقیمونده از ماه 11 همت کمال الملک...
6 دی 1393

نیمه ماه 11ام

کیک ده ماهگی عسلم قربونش برم که برا باباش ناز میکنه   آقای مهندسمو بابایی خواب بود شمام صدا میکردی بردمت تو اتاق کلی باهم بازی کردیم و شمام بوس کردنو یاد گرفتی تا بوس میکنی بعدشم دست میزنی و جیغ نمازم میخونی فدات شم قبول باشه داشتی میرفتی سر برق وایییی رفتی تو قابلمه که پخته بشی عاشق تلفن و موبایلیا شارژش تموم شده پسر  سفره پهن نشده جمعش کرد آخه بین لباسا دنبال چی میگردی اینا که لباسای تو نیس نگاه چه جوری خوابیدیا ...
29 آذر 1393

عکسهای ماه 10ام نخودی

مراسم شیرخوارگان حسینی       پسر خوش اخلاق از خواب بیدار شده   نخودی عاشق نون       شب هایی که جیگر مامان بازیش میگیره و نمیخوابه       قبول باشه فسقلی   قربون اون لبا و لپات برم  محمدمیلاد درحال بازی   درحال دیدن تبلیغ لوسی قربون اون ناز کردنت برم من   شیطون بلا دررفته شلوار پاش نکنم ...
21 آذر 1393

پست عکسی ماه نهم

پسرم دخترشده     رفتیم میدون امام برا مامانی النگو بخریم     تلاش برای ایستادن رو پاهای نازت پسرم پیپ میکشه   برا مامانی عشوه میاد نوش جونت عزیزمممممم   درحال تماشای تی وی     حوصلش سررفته میخواد برههههه   عاشقتم مامانننننننننن     ...
15 آذر 1393

این روزها

سلامممم عشقم حالت احوالت  ببخشید مامانی کلی تاخیر داشتم اخه شیطون بلا بازیگوش شدی خیییلی الانم که دارم مینویسم صندلیو گرفتی و روپات وایسادی اخه شیطون نمیگی میفتی زمین    راستییی ده ماهگیت با 16 روز تاخیر مبارک گل گلی من دیگه داری مرد مرد میشیا باورم نمیشه پارسال این موقع ها تو دلم بودی و شیطونیات در حد لگد زدن به شکم مامانی بود هیییی چقدر زود دوران نوزادیت داره تموم میشه هنوز سیر نشدم ازین روزا گل مامان تا یکی نماز میخونه میدویی مهرو برمیداری میزاری درگوشت و پیس پیس زیر لب زمزمه میکنی یعنی داری نماز میخونی تسبیحم دم دست باشه کلی ذکر میگی خخخ عاشق توپ و ماشین بازی هستی کلماتی هم که بلدی دد بابا مامان پوپ تیک تیک ق...
11 آذر 1393