محمدمیلاد عزیزممحمدمیلاد عزیزم، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 4 روز سن داره
عشق مائده و علیرضاعشق مائده و علیرضا، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 17 روز سن داره

شیرینی زندگیمون محمدمیلاد

درد دل با پسملی

1393/6/25 14:04
219 بازدید
اشتراک گذاری

سلام مامانی عزیزم خوبییییی

دلم میخواد هی تند تند بیام برات بنویسم ولی اصلا وقت نمیشه

امروز 25 شهریور روزای آخر تابستونه 6 روز دیگه پایز میاد فضل برگ ریزون 

امروز هشت ماهگیت تموم شد گلم مبارکککککککک پسرم داری بزرگ میشی کم کم

یه مناسبت دیگه هم هست 

سه سال پیش 25 شهریور منو بابایی عزیز عروسیمون بود روز خیلی خوبی بود و برای منو بابا پراسترس 

عروسیمون ظهربود تو خانه معلم آتشگاه خیلی جای باصفاییه تاحالا نرفتی ایشالا میبریمت تا توهم از منظرش لذت ببری

پنج شنبه رفتین با خاله های بابایی باغ بانوان خیلی خوش گذشت ولی همش بغلم بودی و میخواستی راه برم از بقیه غریبی میکردی 

میبردمت تو تاب کلی کیف میکردی و نمیخواستی بایای پایین

عصرش مامان جوم ملیحه و آقاجان و خاله فاطی رفتن شمالغمگین 

خیلی دلمون براشون تنگیده اونام همین جور 

زنگ میزنن و کلی باهات حرف میزنن توهم ذوق میکنی براشون

یکشنبه صبح رفتیم خونه خاله زهرا عصرشم رفتیم میدون امام و بستنی خریدیم که شما ولش نمیکردی خیلی دوس داشتنی نوش جونت عزیزم

بعدشم رفتیم خونه خانم جون

دیروزم رفتیم از عبدالرزاق با بابایی برات لباس خوشگل خریدیم و رفتیم خونه عمه محبوبه عمو وحید و  عمو هادی هم قرار بود بیان که همسایه عمو هادی زنگ زد و گفت یکی رفته تو خونشون اونام وسط راه برگشتن خونه و بابایی و عمو وحید و عمو جواد هم رفتن اونجا ببینن اوضاع از چه قراراه که خداروشکر دزد نتونسته بود چیزی ببره و دزدگیر صداکرده بود

 

اینم لباسای جدیدت

 

 

 

 

 

مبارکت باشه خوشملم ایشالا همیشه به شادی بپوشی محبتبوس

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)